خداحافظ مادر بزرگ خوبم
بارسینم ، گل قشنگم ، عزیز دل مامان ، امروز بعد از 9 ماه بدترین روزهای زندگیم دوباره تصمیم گرفتم برات بنویسم ، امروز تصمیم گرفتم باهات دردو دل کنم و این بغض 9 ماهه رو برات بشکونم ، برات بگم از غم بد و لعنتی بی مادری ،از این درد بی درمون که هیچ چی جاشو پر نمیکنه ، چقدر دلم میخواست میتونستم یه جوری این دردو به زبون بیارم که دلم راحت بشه ولی هیچ وقت فکر نکنم بتونم ،دلم میخواست بلند بلند گریه کنم تا شاید یه کم آروم بگیرم ولی با وجود تو نتونستم دلم میخواد برات بگم که چقدر این روزا بغض داشتمو بخاطر تو نتونستم خالیش کنم شاید اینم از خواست خدا بوده که بخواد زیاد دلتنگی نکنم ، آخه اینو میدونی که خدا هر کاری دلش بخواد میتونه بکنه همونطور که مامان ...
نویسنده :
ویدا
2:38